img by:susie
ماهی در آب
با یاد ارسلان حکیمی
۱۹۴۳ -۲۰۱۱
ماهی در آب
سیل را نمی برد
و سیل نمی بردش
سیلی بر مسیل می زند
ماهی در آب .
در راه که به در می آید
در آبشارهای بزرگ
سیلی سترگ می آید
دستان مهربان او را با خود می برد
در آب .
ماهی در آب
راه را به در می برد
با راه به در می رود
و راه و سیل و مسیل
با ماهی می شورد
در آب
و ما که از راه می آییم با تو
ترانه ی باران را می خوانیم :
ببا ر ای نم نم باران
زمین خشک را تر کن
دلم تنگه دلم تنگه
سرود زندگی سر کن
دلم تنگه دلم تنگه
و ما در دو سوی میز های خالی ی شطرنج یله می شویم
در آب.
FALL O DRIZZLE
MOISTEN THE DRY LAND
MY HEART IS SAD
MY HEART IS SAD
SING ALONG THE SONG OF LIFE
MY HEART IS SAD
MY HEART IS SAD
9.9.11
Dr. Soleimani thank you, and again for sharing your own story with me days before the service.
ReplyDeleteDr. Soleimani words can not express my gratitude for such lovely fair well eulogy
ReplyDeleteand heart felt poem. I read it over and over again. Wish he was here with us to hear it too.
Dear Tina and Dear Aslan
ReplyDeleteWe always share our memories in joys and tears,and that's how they come to arts and words of poetry.memories are love of always.Thank you too and your gorgeous family