قاسم جبلی
aramarz Soleimani تا بودوبود قاسم جبلی بود وبهرام سیرومنوچهرشفیعی وبعد ها اغاسی ولاله زار وکاباره هاوکافه های عشق لاتی درگرو مهوش و افت وشهپر وسوسن وپریوش بود وهمه ملقب به عنوان پرطمطراق بانو...تا سروکله فردین و فروزان پیداشد درفیامفارسی سازوضربی ابگوشتی وشهرزاد قصه گوی رادیو نیروی هوایی و شهرزاد رقصنده کافه های لاله زاری که یکی یکی می امدندو می رفتند و مهوش که رفت تهران به دنبالش رفت باطاقه های گل که گویی پاری از فرهنگ عامه را تا گم بوده گی و فراموشی مشایعت می کرد و حالا همه در دفترهای خالی گم می شدندو دفترهای خالی گم می شد...و سنت و مدرنیته دشت دست و پنجه نرم می کرد