Friday, October 11, 2013

PABLO NERUDA HEIGHTS OF MACHU PICHUخاطرات ١٣٠

دکتر فرامرز سلیمانی:خاطرات ١٣٠
بلندیهای ماچو پیچوی نرودا در سال ١٣٥٩ که کا نون تعطیل شده بود شش ماهی وقت ما را برای ترجمه و بازخوانی در نشست های ادبی گرفت اما یک دوسالی دست ناشر ی ما ند که دوست و همکار پزشکم بود و لابد غیر از کتاب آزاد ,مثل من گرفتار کار و زندگی بود ...کتاب اما خیلی در بازار نماند و احمد یک روز زنگ زد و خبر داد که علی دهباشی از دفتر رواق , آقای اسد شکل آبادی مدیر نشر زمان نو ی اصفهان را معرفی می کند که مایل است  چاپ دوم کتاب ماچو پیچو را منتشر کند .خوش حال شدم که این ناشر دومی دست کم پزشک نیست و به ما حب سرگردان تجویز نمی کند ,لابد.  و کتاب ماههاروی دستش یا در چاپخانه نمی ماند ...بعد 
شکل آبادی با اشتیاق فراوان آمد  به ١٣٠ و در کتابخانه ام منتظر ما ند تا کار روزانه ام تمام شود .نوشین امانی زنده یاد هم بود با دفتر شعرهای آبی رنگش که سخت آن را عزیز می داشت و با حوصله ورق می زد و می خواند،و همچنین دوستش,ارسلا ن هم که همه سر همدیگر را یک دو ساعتی گرم کردند و دوستان دیگر هم به آن ها پیوستند .این نشست آغاز دوستی ما شد با اسد که او را آدمی فرهیخته و صادق دیدم مثل بیشترناشران جوانی که آن روزها به ۱۳۰ رفت و آمدداشتند و نسل نو ناشران بودند و یا کتاب ها مان را چاپخش می کردند از قبیل سیما کوبان ,پرتو نوری الا و خانم بیضایی که نشر دماوند را راه انداخته بودند یا خانم بیگلری اسپرک وهمسرش ,و  آقای آقایی به نگار , و کیاییان نشر چشمه و اسماعیل جنتی عاشق در نشر یوشیج و مانند آنان ,و  نه ان که مدرسه رارها کرده باشند و سراز شاگردکتابفروشی در آورده باشند و بعدهم چون کاردیگری نمی دانستند کتابفروش و ناشر شده باشند. .باری احمد به اسد  گفته بود تمام حقوق کتابهامان را به من واگذار کرده است.من همان شب با اسد شکل آبادی و نشر زمان نو اصفهان قرارداد چاپ دوم ماچوپیچو را بستم که ان هم خیلی زود به بازار روانه شد و به سرعت به فروش رفت وناشر دیگری به نام باغ آینه و بازهم به معرفی دهباشی عزیز آن را همره چند اثردیگرداشت برای چاپ سوم آمده می کرد که با کتاب ها سر به نیست شد .ا ما با اسد حرف ها مان را در آمد و رفت های او  به تهران و شرکت عاشقانه ی او در
شب شعر های شلوغ١٣٠   برای چاپ سوم هم زده بودیم 
و همین طور در سفرهامان به اصفهان و دیدار در کتاب فروشی او هم ادامه داده بودیم تا آن  , 
 که من مثل احمد به آمریکا برگشتم و ماجرای چاپ سوم به دست آقای اسد شکل آبادی ما ند که ماند تا حالاکه  نشر فردا را راه انداخته  و با همان شور و اشتیاق آن سال ها و با همان پشت کار و صداقت و دوستی و فرهنگ دوستی می خواهد  همه ی کارهای نرودای ما را از چاپ شده ها و چندین و چند کار چاپ نشده یک جا منتشر کند .و چه کسی وفا دا ر تر و شایسته تر از او و نشر فردا 
از کتاب خاطرات١٣٠ 
فهرست ترجمه ی کتا ب ها:ی پابلو نرودا 
بلندیهای ماچو پیچو ,ترجمه فرامرز سلیمانی و احمد کریمی حکاک ,آزاد ,١٣٦١,چ.دوم زمان نو,١٣٦٢
سرود اعتراض,ترجمه فرامرز سلیمانی و احمد کریمی حکاک ,دماوند,١٣٦٢
اسپانیا در قلب ما,ترجمه فرامرز سلیمانی و احمد کریمی حکاک ,گویا,١٣٦٣
انگیزه نیکسون کشی و جشن انقلاب شیلی ,ترجمه فرامرز سلیمانی و احمد کریمی حکاک,چشمه,١٣٦٤,چ.دوم,١٣٨٤
عاشقانه ها ,ترجمه فرامرز سلیمانی و احمد محیط ,یوشیج,١٣٦٤
٢٠٠٠,کتب عشق و شعرهای های دیگر ,ترجمه فرامرز سلیمانی ,اژینه ,١٣٨٢ 
راستی اسم اون گربه هه چی بود ؟ترجمه فرامرز سلیمانی ,چ.اول,جنگ تیراژه ١٣٨٠
آماده چاپ  
منزلگاهی بر زمین 
شعرهای ناخدا 
ما بسیاریم 
کتاب پرسش ها 
شعر های دیر هنگام و پسا مرگ , در هفت جلد 
بر بام سالها ,گزینه ی نقد و نظر و شعر های نرودا
...و